خانه: تماس: Fax: 509-352-9630
|
از ميان شعرهای اسماعيل نوری علا از مجموعه ی «سه پله تا شکوه»
توره
مولينوس*
توره مولينوس!
پادشاه بُرج و آسيا!
از خواب گرانت برخيز!
عروسم را به کنار باروی
تو آورهام
با گيسوانش که چون خزهی
دريای توست
با چشم هايش که چون
ستارگان بيدارت ضربان دارند
با لبخندش که در شبانهی
تو بر دستانم آب می شود.
توره مولينوس!
عروسم را ببين
در لباس سپيد رويا
در کلمات شيرينی که
-آيا به خواب می بينم؟-
بی مضايقه نوازش و گرما
دارند،
عروسم را ببين
که در بستر بازوانم
به آرامش دخترکان اسطوره
خسبيده است
و بر مخمل پلک هايش نسيم
مهربان تو پيله می بندد.
آی...
گيتارزنان و آوازخوانانت
را بگو که برخيزند
ما در کنار برج و آسياب
تو ايستادهآيم
رو به دريای گرم
رو به جبل طارق
رو به ترانه های لورکا
و کشتی هايت به تهنيت ما
سوت می کشند.
پادشاه آسيابی که بر
دريای تاريخی حکومت دارن!
پادشاه برجی که آجرش از
رنج است و ملاطش از آرزو!
ما در پايتخت دريايیات
از چنگ اشباح و سايه ها گريختهايم
و اينک بين ما جز تن
هامان چيزی پرده نيافکنده است.
توره مولينوس!
بگو به اشباح
که در شبانهی تو فراموش
خواهند شد،
بگو به سايه ها
که صبح فردا
در ميعادگاه برج و آسيا
ما به تماشا می ايستيم
و ماهيگيرانت از دريای
پُر برکت به نام ما صيد خواهند کرد.
توره مولينوس!
نامی که تا ديروز معنايی
بيگانه داشت
و اکنون در ضرب آهنگش
نفس های ما در هم می آميزد
نامی که مقصد نبود و
خانهی ما شد
نامی که بر دريا نوشته
بودند و در ساحل ما به تور صيادان افتاد!
با گيتارهايت بگو که
بخوانند.
آی..
دون پدرو...
دون خوزه...
پيکاسو...
سالوادور دالی...
بگذاريد ناممان را کنار
نام شما بنويسيم
که لحظهی بلوغ عشق ما
در خاک شما طالع شد
و هنگام که
بی نيازی و توقع
شادمانی و اندوه
شکنجه و خلاصی
همه در هياهوی کلمات
تازه به هم پيوستند
تنها آسياب تو بود که در
نسيم مهربان می چرخيد
و بر بُرج کهنهی تو بود
که کبوتر ها از بوسه های ما دانه گرفتند.
توره مولينوس!
نامت از آن ما شده است
نامت را می نويسيم تا
آنکه دفترهامان را می گشايد
بوی شور و شن زدهی تو
را بنوشد و شفا يابد.
توره مولينوس!
برجت تا فلک آينده سلامت
باد
و آسيابت را رونق نسيم
جاودانه بگرداند،
خنياگرانت را بگو که در
عروسی ما سال را نو کنند.
اسپانيا ـ آبان 1367
|
* توضيح: torremolinos
توره مولينوس(کلمهی ترکيبی اسپانيولی به معنی
«برج آسياب») نام شهری کوچک
و
ساحلی است در جنوب اسپانيا
ـ درجائی که «ساحل آفتابی» خوانده می شود ٬ با برجی
کهنه و آسيابی مخروبه که ياد آور شوکتی ديرينه اند.
فايل صوتی:
با صدای حميد حميدی (بابا نويد)
|